هنری فورد هر هفته برای همسرش از یک گلفروشی گل هدیه می گرفت.
بعد از مدتی،روزی فورد به گلفروش گفت:چرا کارت را توسعه نمی دهی؟
جواب داد:اگر توسعه بدهم چه طور می شود؟ فورد:میتوانی چندین شعبه در شهر دایر کنی.
گلفروش:بعدچه؟فورد:چند شعبه در ایالت افتتاح میکنی. گلفروش:بعدش چی؟
فورد:چند شعبه در کل کشور خواهی داشت.گلفروش:بعدش چی؟
در این موقع فورد عصبانی شد وگفت:بعد می توانی آسوده وبا آرامش زندگی کنی.
گلفروش گفت:همین الان هم من آسوده و راحتم.فورد جوابی پیدا نکرد!
(هنری فورد مدیر کارخانه اتو مبیل سازی فورد امریکا)
اوللللللللللللللللللللم:)
منظورم اینه که اولین نفرم که تونستم کامنت بزارم برات ...ما دوستای وبلاگی ... مقام میدیم به هم ..هر کی اولین نظر و بزاره اوله;)
ممنون از ابراز محبت شما جبران کنیم
در اولین فرصت لینکتون میکنم:)
وهمچنین خواهم کرد
سلام عسل جون
وبلاگت عالیه .
اگه وقت کردی طرف ما هم بیا ممنون میشم اگه نظرتو بخونم
موفق باشی
بای
عجب قالب وبلاگت شیکه!!!!!!!!!!!!!!!!!
داستان جالبی بود..